جمعه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۷
شهید علیرضا عباسی فرد در محله ای در حاشیه شهر اراک بدنیا آمد. از همان دوران کودکی بسیار به مسجد و نماز علاقه مند بود. با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به جبهه رفت و در راه شهادت قدم نهاد. نوید شاهد شما را دعوت به مطالعه زندگینامه ایشان می نماید.

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید علیرضا عباسی فرد پنجمین روز از خرداد‌سال 1335 در شهر اراک، در محله‌ای در حاشیه شهر، دیده به جهان گشود. پدرش کارگری ساده در شرکت راه‌آهن بود. نامش را علیرضا گذاشتند و با ترنم اذان، او را به آیین مهربانی و مسلمانی دعوت کردند. روزگار بر آن‌ها سخت گرفته بود و تلاش پدر، به سختی کفاف روزهای دشوار را می‌داد. اما آن‌ها با ایمان به خدا به رضایت و قناعت خو کرده بودند و از زندگی تجملاتی پرهیز می‌کردند.

شهید «علیرضا عباسی فرد» | از حاشیه نشینی تا ملک اعظم

علیرضا روزهای خوش کودکی را در دامان مهربان خانواده سپری کرد و کم‌کم پا به مسجد نهاد. مسجد خاتم‌الانبیا(ص)، در نزدیکی محل زندگی‌شان، قرارگاه دل بی‌قرارش شد. آموزه‌های دینی را در فضای ملکوتی مسجد به گوش جان شنید و در مدرسه نیز قلم به دست گرفت و با علاقه و جدیت پیش رفت تا مدرک دیپلم گرفت. نگاهش را افقی دور ربوده بود و می‌توانستی از جنس نگاه‌ها، لحن حرف‌ها و رنگ خنده‌هایش، بفهمی که او آسمانی است. اهل افلاک بود و با این کالبدی خاکی، اسیر زمین مانده بود. در دوران انقلاب در صف مبارزان علیه شاه قرار گرفت و برای پیروزی عقیده جنگید.

جنگ که آغاز شد به عنوان نیروی داوطلب بسیجی با گروه شهید مهراد نعیمی به جبهه اعزام شد و پس از چند ماه رشادت در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل در دومین روز از اردیبهشت‌ سال 1360 در لحظه‌ای پر شکوه و پر عظمت، در منطقه گیلانغرب بر اثر اصابت ترکش خمپاره به قلبش، روحش جاودانه شد. پیکر مطهرش در منطقه نبرد مفقود شد.


فرازی از وصیت‌نامه:

شهادت، مانند میوه‌ای است که نمی‌توان آن را نرسیده و کال از درخت چید.

شهید، آگاهی است و برای وصول به این آگاهی باید سرمایه‌گذاری عظیمی کند؛ باید خدا و قرآن و راهی که برای آن مبارزه می‌کند، شناخته و با پوست و گوشت خود آن را لمس نماید و یا به عبارت دیگر از مرحله ایمان و جهاد گذشته تا به مرز شهادت برسد.

من به خانواده عزیز و گرامی‌ام و کسانی که از طریق اسلام به من وابسته شده‌اند، سفارش می‌کنم که اگر توانستم خدای خود را ملاقات کنم و یا به عبارتی دیگر اگر به تنها راه سعادت، یعنی شهادت مفتخر شدم. هر قطره اشک شما تاولی بر پیکرم و گناهی بر گناهانم می‌افزاید؛ ولی هر تکبیری که به جای اشک شما در آسمان طنین افکند، گناهی از گناهانم را به اذن و خواست پروردگار شاید خنثی سازد.

من برای تمامی برادران و خواهران مسلمان خود یک پیام دارم که آن هم شناخت اسلام و قرآن می‌باشد؛ چون جز الله و اسلام تمامی راه‌ها انحرافی می‌باشد و میوه‌ای جز پستی و ذلالت ندارد.


دستنوشته شهید

شهید «علیرضا عباسی فرد» | از حاشیه نشینی تا ملک اعظم

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده